آقا کسری آقا کسری ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دردونه مامان و بابا

خاطراتی از بارداری

1392/6/10 12:16
نویسنده : مامان کسری
9,907 بازدید
اشتراک گذاری

دوران قشنگی داشتیم من و پسرم ، حسش می کردم باهاش زندگی می کردم چیزایی را می خوردم که اصلا دوست نداشتم ولی به خاطر تو گل پسرم می خوردم که ویتامین همه غذاها بهت برسه . کسری جونم تو حدودا 4 ماه بود که در شکم مامان جا خوش کرده بودی که رفتیم شمال - بابلسر ویلای عمه اینا ، اونا رفته بودن زنگ زدن گفتن شما هم بیایین. ما هم رفتیم ولی من پاهام خیلی ورم داشت وقتی رسیدیم پاهام خیلی ورم کرده بود خودمم ترسیده بودم. دو روز بودیم و بعد برگشتیم تهران

دکتر میرپور بهم معرفی کرده بودن متخصص زنان و زایمان بود که ما از همون ماه دوم رفتیم پیشش. خودش دوباره ازم سونو گرفت و گفت که ماهی یکبار باید برم پیشش برای چک . دکتر خوبیه من که راضی بودم.

ماه چهارم بود که رفتیم پیش دکتر میرپور برای ویزیت که پس از معاینه ازش خواستم اگه میشه سونو انجام بده و جنسیت بهمون بگه. که گفت هنوز برای تعیین جنسیت زوده ولی من خودم خواستم که انجام بده تا سونو کرد گفت دختره . راستش من یکم شوکه شدم بابا هم همین طور . چون که هر کسی منو می دید ، می گفت تو پسر داری این قدر تو این مدت به من و بابا گفته بودن پسر که ما هم خودمونو برای پسر آماده کرده بودیم بخاطر همین اصلا باور نکردیم که سونو درست نشون داده باشه .

به خاطر همین من آدرس دکتر شکیبا خداداد رو گرفتم و رفتیم خیابان وزرا . شنیده بودم دکتر خیلی خوبیه البته ناگفته نماند دکتر مصطفی میرپور از بهترین ها ست ولی ما خواستیم با یک دکتر زن هم ویزیت شم ببینم اون چی میگه 

ماه رمضان بود و بابا هم روزه بود رفتیم مطب دکتر خداداد . با این که نوبت داشتیم ولی اینقدر شلوغ بود که ما 2 ساعت شایدم 3 ساعت اونجا نشستیم وقتی رفتیم داخل ازش خواستم اگه ممکنه همسرم هم بیاد داخل و گفت اشکالی نداره و کوروش رو صدا کردم اومد داخل و منو معاینه کرد و گفت همه چی خوبه فقط وزنت یکم زیادی داره بالا می ره (از بس که تو نی نی شکمویی بودی و من همش می خوردم) بخاطر همین یکم برام رژیم داد و سونو غربالگری برام نوشت برای تعیین جنسیت بریم آزمایشگاه دکتر شاکری (بیمارستان پاستورنو) می تونم بگم یکی از بهترین دکترهای سونوگرافی بود با این که قبلا ما از طرف دکتر میرپور غربالگری جای دیگه رفته بودیم (البته آز خون) و خداروشکر مشکلی نبود ولی باز غربالگری با سونوگرافی هم انجام داد که اونجا جنسیت هم معلوم میشد که دیگه اون موقع من 5 ماهه بودم یکساعت مونده بود به اذان و افطار رفتیم آزمایشگاه ، شلوغ نبود زود نوبتمون شد فوری رفتیم داخل خیلی دکتر خوش برخوردی بود دکتر شاکری من تعریفش قبلا هم شنیده بودم . خلاصه تا دستگاه گذاشت رو شکم مامانی گفت این که پسره و شروع کرد به تشریح کردن و ما هم از تلویزیون تو رو می دیدم وروجک مامان . اولش که گفت پسره من فکر کردم اشتباه شنیدم بعد دیدم بابا پرید رفت لپ های دکترو کشید و کلی ذوق کرد و تشکر نمی دونی چه روز قشنگی بود برامون پسر قشنگم (قشنگ ترین خبر زندگیمون). دهنتو هی باز و بسته می کردی دکتر گفت معلومه خیلی شکمو تشریف داره .

اومدیم خونه بابا فوری به عمه ات زنگ زد گفت پسره که اون هم کلی ذوق و جیغ و فریاد از پشت تلفن .

من هم به خاله مریم دوستم اس ام اس دادم این خبر قشنگ را .

دوست داریم یک عالمه هرچی بگم بازم کمههههههههههههههههههههههه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)