هروز شیرنتر از دیروز

گل پسرم هر روز شیرنتر می شی و کار جدیدی یاد می گیری . کلید خونه رو از من می گیری که خودت در و باز کنی . دوست داری ادای ما رو در بیاری . کلمه بالا رو هم از دیروز هی می گی . هه بابا ازت می پرسید کسری عکس بابا کوروش و کسری میخنده کجاست تو دیوارو نشون میدادی می گفتی بالا بالا. یا اینکه یه تابلو داریم توش عکس یه سگه وقتی می گیم کسری هاپو کجاست؟ می گی بالا بالا و تابلو رو نشون می دی. دیشت ساعت 11 نمی رفتی بخوابی هی می گفتی (عموم - آب بزی آّب بزی ) دیگه بابایی دلش سوخت گفت بزار ببرمش حموم با هم رفتین حموم کلی آب بازی کردی و آومدی دیگه ساعت 12 خوابیدی . دوست داری بری پشت من یا بابایی بشینی و ما هی خمیده خمیده راه بریم و تو کیف کنی . وقتی خوابت میاد می خوایی بخوابی کنترل تلویزیون برمی داری و خودت خاموش می کنی . یا اینکه هر کانالی بزنیم اگه دوست نداشته باشی هی می گی نا نای نا نای تا بزنیم کانال شو .یاد اون صحنه ای افتادم که بابا کوروش خوابش گرفته بود جلوی تی وی تو هم داشتی با ماهیتابه بازی می گردی هی چند بار گفتی نانای نانای دیدی بابایی جواب نمیده با ماهیتابه کوبیدی تو سرش .  الهی بمیرم یه متر از جاش پرید.

دیروز خیلی باهات بازی کردم ماشین بازی کردیم

باهم فوتبال بازی کردیم .

 یا برج سازی کردیم مکعب ها رو میزاشتیم رو هم بعد تو همشو می انداختی زمین و از اول ...... .

یکم هم قابلمه بازی کردی و رفتی از کابینت قابلمه برداشتی از کشو قاشق و یک دستمال که مثلا قابلمه رو برمی داری دستت نسوزه . و ...

عاشقه اینی که موقع آشپزی یا سرخ کردنه چیزی تو رو بقل کنیم تا ببینی . لباتو غنچه می کنی هی می گی اوففففف اوففففففف . الهی قربونت برم . سالم و شاد باشی گل مادر.

پی نوشت: دوستهایی که خواسته بودن براشون عکس کسری رو بزارم به روی چشم ولی هنوز وقت نکردم . عکسهای جدیدشو جدا کنم و چندتایشونو اینجا بزارم . اولین فرصت حتما این کارو میکنم.