آقا کسری آقا کسری ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دردونه مامان و بابا

واکسن 18 ماهگی

1392/5/26 9:14
نویسنده : مامان کسری
435 بازدید
اشتراک گذاری

کسری عزیزم 18 ماهه شدی و نوبت واکسن شد . مامانی همش استرس واکسنو داشت که بالاخره روز یکشنبه مورخ 12-3-92 ظهر ساعت 12 من و بابایی بردیمت درمانگاه واکسنو بهت زدن یکی رو ران پا یکی رو دست . که یه کوچولو گریه کردی بعد اونجا قد و وزن هم اندازه گرفتن و برگشتیم خونه. و اما ........ تا برگشتیم خونه شما حول و حوش ساعت 30/1 بود که ناهار خوردی بعدشم چون قبل از واکسن استامینوفن خورده بودی خوابت گرفت و خوابیدی تا ساعت 30/2 خوب بودی و خوب راه میرفتی قبل از اینکه بخوابی . ولی بعد از اینکه از خواب بیدار شدی به قدری پاهات درد میکرد که نمی تونستی به تنهایی از تختخوابت بیایی پایین خلاصه بقلت کردم از درد گریه میکردی همینجوری ناله میکردی تا بعدظهر بابایی از سرکار اومد فردای اون روز بابا کوروش امتحان داشت باید درس میخوند تو هم هی نق می زدی مجبور شدم بزارمت تو کالاسکه ببرمت بیرون با هم دور بزنیم هم اینکه از در رفتیم بیرون و یک دور زدیم خوابیدی تو کالاسکه یه باد ملایمی هم میزد تو صورتت دلم نمی یومد برگردونمت خونه به خاطر همین همینجوری تو کالاسکه دور زدیم و یه نیم ساعتی خوابیدی همینکه برگشتیم خونه بیدار شدی . خلاصه اون شب تب داشتی و ترجیح دادم از شیاف استفاده کنم . هیچی هم دوست نداشتی بخوری من فرداش نرفتم سرکار تا پیشت بمونم گل مامان. فردای اون روز تا بعدظهر پا درد داشتی بعدظهر دیگه خودت لنگان لنگان راه میرفتی بابا وقتی از امتحان برگشت تو رو میخواست ببره بیرون که مامان عشرت زنگ زد گفت شب بریم خونه اشون چون عمه انا میخواستن برن اونجا رفتیم اونجا خلاصه کلی با مهبد بازی کردی و قرار شد فرداش که تعطیل بود 14 خرداد - بریم کرج باغ عمه اینا فردا صبح ساعت 10 راه افتادیم به سمت کرج و رسیدیم اونجا برات فرنی درست کردو عمه جون داد بهت خوردی . حسابی آب بازی کردی و خیس شدی تا میتونستی بازی کردی تا شب اونجا بودیم خوش گذشت فقط آخر شب داشتیم می اومدیم چشمات قرمز شد و آبریزش بینی پیدا کردی همونجا بهت دیفن هیدرامین دادم خوردی تا برگشتیم خونه تو ماشین بقلم خوابیدی . برگشتیم یه شیرخشک خوردی و دوباره خوابیدی . تا فرداش که میشد روز پنجشنبه ظهر برات سوپ درستیدم و ایندفعه برای اولین بار سوپتو میکس نکردم دوس داشتی و خوردی ولی بعد از نیم ساعت دیدم اسهال شدی فکر کردم شاید به خاطر سوپ بوده ولی دیدم همینجور ادامه داره تا شب . برات ا آر اس درست کردم بجای آب بخوری و از فرداش بهت شربت اسهال دادم تا شنبه که بردیمت دکتر گفت میکروبی شدی و مامانی امروز 6 روزه هنوز خوب نشدی و هنوزم اسهال داری الهی دورت بگردم خیلی بد اشتها شدی . وقتی تو مریض میشی یا بد اشتها میشی من اصلا خودمم انگاری مریضم . دوست ندارم هیچ وقت مریض بشی و یا بی اشتها بشی . از خدای مهربون میخوام همیشششششششششششششششه سالم و شاد و سرحال و خوش خوراک باشی .

کسری در حال آب بازی کردن، کرج

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

قالب و تقویم کودکانه
21 خرداد 92 10:22
طراحی اختصاصی قالب وبلاگ با عکس نی نی شما با ارزان ترین قیمت و زیباترین طراحی نسبت یه باقی طراحان قالب وبلاگ های زیر از نمونه کار های ما می باشند http://vaniarashidi.niniweblog.com http://mounes_vahid.niniweblog.com با سفارش از اشانتیون بهره مند شوید
سپیده مامان درسا
21 خرداد 92 15:17
انشالله که هیچ وقت این کوچولوهای نازنین مریض نشن خیلی دل آدم غصه میگیره از مریضی بچه ها